Asteroid Biology



اگه می‌خواهید زیست شناس خوبی باشید به خصوص تو حوزه زیست سلولی و یا ژنتیک شاید باور نکنید ولی شیمی براتون بسیار مهم و حائز اهمیت میشه چون شما باید بتونید شیمی آلی بفهمید که نیازمند شیمی عمومیه و بعد باید بیوشیمی بفهمید تا بتونید سلولی و سایر دروس تخصصی حتی فیزیولوژی‌ها و میکروب شناسی رو بفهمید پس شیمی خیلی مهمه و اگر قصد دارید توی دانشگاه یکی از شاخه‌های علوم پایه زیست رو بخونید حتما شیمی رو تقویت کنید و تا وقتی بیوشیمی نگرفتید سعی کنید درسی جز مبانی‌ها و آزمایشگاه‌هاش نگیرید و گرنه فقط یکسری مطلب رو بدون فهمیدن حفظ می‌کنید و این فاجعه است.چون استاد درس میکروب شناسی یا فیزیولوژی شما وقت نمیکنه تک تک ساختارهای شیمیایی مورد نظرش که اسامی سخت و عجیبی دارند برای شما توضیح بدن و شما با ترس میشینید حفظ میکنید در صورتی که تک تک اتفاقات قابل فهم بودن اگر بیوشیمی پاس کرده بودید.
یک مثال ساده شما توی میکروب شناسی درباره رنگ آمیزی گرم نحوه عملکرد و در نتیجه دیواره باکتری می‌خونید اگر شما بیوشیمی نخونده باشید وقتی اولین بار استاد برمی‌گرده میگه دیواره از گرم مثبت‌ها و گرم منفی‌ها مشترکا دارای پپتیدوگلیکان هست و خود پپتیدوگلیکان از دو بخش پپتیدی و گلیکانی تشکیل شده و شروع میکنه از مورامیک اسید و N-Actyl-D-glucosamine میگفت شما وحشت نمی‌کردین چون توی بیوشیمی باهاشون آشنا شده بودین میدونستین همون گلوکز با تغییرات بسیار جزئی و کوچولو ولی مهمه میدونستین چرا بعضی جاها عدد کربن می‌گفتین بعضی جاها نه!‌
خلاصه کلام به عنوان کسی که داره زیست میخونه و دیده ندونستن بیوشیمی میتونه چقدر دروس رو سخت کنه بهتون توصیه می‌کنم جوری واحد بگیرید که بیوشیمی ۱ یا بیوشیمی ساختار رو ترم ۳ گرفته باشید و ازتون خواهش می‌کنم اگه می‌خواهید بفهمید توی این سه ترم فقط دروس پایه و مبانی رو بگیرید که مجبور نشید چیزی که فهمیدنیه حفظ کنید و چهار روز بعد هم از یادتون بره!

سیانوباکتری (باکتری فتوسنتز کننده): نماد شکوفایی و اقتصاد مقاومتی
سراشیا (باکتری قرمز رنگ): نماد عشق و محبت
سودوموناس (باکتری سبز رنگ و معطر): نماد طراوت و شادابی
سولفولوبوس (آرکی مقاوم به حرارت و اسید): نماد استقامت در برابر شرایط سخت و تحریم‌ها
سینوریزوبیوم (باکتری همزیست با گیاهان): نماد همزیستی مسالمت آمیز
سورانژیوم (دارای بزرگترین ژنوم باکتریایی): نماد قدرت و ثروت
سارسینا (باکتری هشت‌تایی): نماد اتحاد و همدلی

عیدتون مبارک

منبع: رادژن آزما

شاید اولین قدم برای یک نفر که قصد داره با زیست شناسی بیشتر آشنا بشه این باشه که بدونه نامگذاری‌ها بر چه اساسی هستن اصلا چرا تمام اسامی چند قسمتی هستن و اصلا چرا باید روی یک مارمولک یا. اسم آدم گذاشته باشن. 
خب دلیلش اینه که فقط ما نیستیم که نام و نام خانوادگی داریم توی زیست شناسی همه چیز نام و نام خانوادگی دارن برای همین هم اسامی توی علم زیست شناسی دو یا سه قسمتی میشه چون یک بخش که میتونه هر چیزی باشه و این رو کسی که اولین بار کشفش کرده انتخاب میکنه به عنوان نام گونه و یک اسم فامیل داره که نشون میده این عزیز مال کدوم جنس۱ هستش مثلا مگس سرکه اسم علمیش میشه Drosophila melanogaster. 
این مدل نامگذاری ایده دانشمند عزیز لینه بوده و چندتا قانون براش وجود داره که اگه بدونین بد نیست.
قانون اول: اولویت نامگذاری حتی اگه فقط یک بخش یا لارو موجود نامگذاری شده باشه به قدیمی‌ترین نامگذاری داده میشه یعنی هر کسی اول اسم گذاشت هر چی که گذاشت همونه حتی اگه بقیه به مذاق‌شون خوش نیاد.
قانون دوم: وقتی یکی چیز جدیدی پیدا میکنه و میخواد اسم بذاره روش دستش خیلی بازه ولی خب باید حواسش باشه اسم تکراری نذاره روی جنس یا بخش فامیلی مثلا یکی پیدا نشه همین درازوفیلا رو بخواد به چیز دیگه هم نسبت بده چون این به نام مگس‌ها سند خورده اصلا!
قانون سوم: وقتی شما قصد دارید اسم علمی رو بنویسید باید حواستون باشه با خط عادی بنویسید الکی پررنگش نکنید و فامیلی افراد احترام داره توی نامگذاری علمی هم اون بخشی که تعیین کننده فرد نیست بلکه تعیین کننده جنس یا همون قسمت نام خانوادگیه موجوده با حرف بزرگ شروع میشه.
یک چیز دیگه هم بین همه مشترک وجود داره و اون این که نام خانواده به ایده (به انگلیسی: idae) فراخانواده به اوییده (به انگلیسی: oidea) و زیرخانواده به اینه (به انگلیسی: inae) ختم میشه و اگه اسم ما مشخصات علمی یک گونه باشه دو قسمتیه ولی اگه زیرگونه باشه سه قسمتی میشه.

۱. توی زیست شناسی جانوران رده بندی شدن به این صورت:
سلسله، شاخه، رده، راسته، تیره، جنس و گونه البته این تقسیم بندی اصلی و کلی محسوب میشه و میشه به این صورت ادامه‌اش داد، زیرراسته، فراخانواده و زیرگونه.

کسایی که وبلاگ شخصی من رو میخونن می‌دونن که من این وبلاگ رو بخاطر درس کارآفرینی زدم. پروژه کارآفرینیم نیست اما گوش کردن به توصیه استاد کارآفرینی محسوب میشه. طبق چیزی که ما سر کلاس خوندیم ایجاد سرگرمی و هیجان یکی از چیزهایی هست که میشه تو هر حوزه‌ای واردش شد و کارآفرینی کرد. من قصد داشتم برای این وبلاگ با یک ویروس یا یک گلبول قرمز جوان تازه متولد شده داستان بنویسم و خب در این مورد خیلی فکر کردم حتی نشستم چند قسمت از کارتون قدیمی سفر به درون بدن رو نگاه کردم. من با این کارتون عاشق و شیدای زیست شناسی و سلول‌ها شدم من با این کارتون فهمیدم که وای خدای من چقدر بدن انسان جالبه چقدر پیچیده و منظم خلق شده و چه چیزهایی توش فعالیت میکنه و من حس نمیکنم.
حالا یکم دو دل شدم! من عاشق نوشتن در مورد بدن انسان، موجودات زنده و باکتری‌ها و ویروس‌ها و هر چی که به رشته‌ام مربوط میشه هستم ولی میترسم کارم تقلید محسوب بشه و اصلا جالب نشه! حالا به نظر شما من داستان یک گلبول قرمز یا یک سلول رو بنویسم؟ یا نه بخش بخش درباره موضوعات مختلف بنویسم و اصلا هم به اینکه بخوام یک روزی این نوشته‌ها رو تبدیل به انیمیشن کنم فکر نکنم؟
تیتراژ کارتون سفر به درون بدن رو نشد دانلود کنم توی وبلاگم بذارم برای همین اگه دوست داشتین بزنید روی لینک و برید از آپارات ببینید.


 
مدت زمان: 21 ثانیه 
ایشون یک دونه پروتئین داینین (Dynien) در حال قدم زدن روی یک عدد میکروتوبول هستش. این پروتئین که به شکل بامزه‌ای راه میره در واقع یک آنزیم ATPase هستش یعنی مسئول شکستن مولکول‌های ATP یا همون آدنوزین تری فسفات و تبدیلش به ADP یا آدنوزین دی فسفات و آزاد کردن انرژیه برای همین هم شما توی بخش تاژک و مژک سلول‌های تاژک دار (Mastigophora) و مژک دار (Ciliophora) می‌تونید این پروتئین رو ببینید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Kenneth April Timothy طراحی سایت تهران / سئو سایت Lunatic Mind یادگیری بی انتهاست... وکیل خانواده +وکیل معروف خانواده faraztasfieh Christopher